علائم دلزدگی
نظرات متنوعی در علائم دلزگی وجود دارد که در اینجا به چند نمونه از آن ها اشاره میشود. بر طبق نظر ناگت[۱] (۲۰۰۵) علائم دلزدگی، شامل: کمبود عمومی اشتیاق، عدم رضایت، فرسودگی عاطفی – بیاحساسی و کمبود علاقه است. افراد دلزده ممکن است احساس کنند که با وجود تلاش فراوان کمتر به نتیجه دلخواهشان میرسند. آنها ممکن است نسبت به حالت عادی، زودتر خشمگین شوند و احساس کنند که توانایی خوشگذرانی و حس شوخطبعیشان را از دست دادهاند (به نقل از موسوی زاده، ۱۳۸۸).
پاینز (۲۰۰۵) معتقد است فرد دلزده احساس پوچی و تهی بودن میکند. خستگی، فرسودگی و از پا افتادن را بهطور کامل تجربه میکند، زندگی به نظرش هیچ معنایی ندارد، احساس میکند در تله و دامی افتاده است که نمیتواند از آن خارج شود، در انجام نقشهای مختلف اجتماعی ناقص بودن میکند، احساس میکند بر زندگیاش کنترلی ندارد، نسبت به اطرافیان و برقرار کردن ارتباط با آنها بیمیل میشود و درنهایت ناامیدی و دلزدگی را تجربه میکند (ریئلا و همکاران، ۲۰۱۰).
نیلز[۲] (۲۰۰۹) برای وجود دلزدگی ۱۳ نشانه معرفی میکند که عبارتاند از:
۱- خستگی مزمن – فرسودگی، احساس از پا افتادن ازنظر جسمی، ۲- عصبانیت نسبت به دیگران، ۳- انتقاد کردن از خود به علت تحمل کردن درخواستهای دیگران، ۴- عیبجویی، منفیگرایی، تحریکپذیری، ۵- احساس تحت فشار بودن از هر طرف، ۶- به آسانی عصبانی شدن در مورد موضوعات کم اهمیت، ۷- سردردهای متناوب و آسیبهای گوارشی، ۸- افزایش یا کاهش وزن، ۹- بیخوابی و افسردگی، ۱۰- تنگی نفس، ۱۱- بدگمانی، ۱۲- احساس عجز و ناتوانی، ۱۳- احساس خلأ عاطفی.
همچنین گورگین[۳] (۲۰۰۴؛ به نقل از نیاز پور، ۱۳۸۸) معتقد است نشانگان دلزدگی عبارتاند از: عدم اعتماد و اطمینان در مورد آینده و در کنار یکدیگر بودن، درماندگی برای بهبود اوضاع، حس عمیق آسیبپذیری، تجربه یک حس عمیق از دست دادن احساس اینکه هیچ کس آنها را درک نمیکند، اجتناب از کشمکش، مشخص نبودن حد و مرز و عدم توانایی در نه گفتن.
پاینز (۱۹۹۶؛ به نقل از اشدون و همکاران، ۲۰۱۳) سه علامت بارز دلزدگی را از پا افتادگی جسمی، عاطفی و روانی معرفی میکند که به اختصار هر یک شرح داده میشود.
از پا افتادن جسمی: فرسودگی بدنی ناشی از دلزدگی به صورت خستگی مزمن بروز میکند که با خواب رفع نمیشود این افراد گرفتار کابوس شبانه میشوند، برای به خواب رفتن از قرص خواب یا مشروب استفاده میکنند که بعد از بیدار شدن خسته، کسل و بیحال هستند و سردرد شدید دارند. گاهی دچار سردرد مزمن، دردهای شکمی یا کمر درد میشوند. مساعد ابتلا به انواع بیماریها بوده و مرتباً دچار سرماخوردگی میشوند، ممکن است پرخوری یا کم خوری داشته باشند.
تحلیل عاطفی: احساس تباه شدن میکنند و آزرده و دلسردند، علاقهای به توضیح دادن چیزی ندارند و اقدامی برای مشکلاتشان نمیکنند، امیدی به بهبود روابطشان ندارند، زندگی برایشان تهی و بیمعنا است، اغلب افسردهاند، احساس میکنند برای ایجاد هر نوع تغییری بییار و یاورند، انگیزهای برای تغییر خودشان ندارند، احساس در دام افتادن میکنند، در موارد شدید، احساس یأس و بیهودگی میتواند منجر به آشفتگی عاطفی یا انگیزه خودکشی شود.
از پا افتادن روانی: از پا افتادن روانی ناشی از دلزدگی معمولاً به شکل کاهش خودباوری و نظر منفیگرایانه نسبت به روابط، به خصوص رابطه با همسر تظاهر مییابد. افرادی که با عشق ازدواج میکنند ولی با شروع زندگی به طور دردناکی به کوچکترین کارهای طرف مقابل توجه میکنند و هیچ چیز برایشان مثل گذشته نیست، دچار از پا افتادن روانی میشوند، احساس یأس و سرخوردگی فقط به همسر محدود نمیشود بلکه در مورد ناکامی خودشان احساس وحشتناکی دارند حتی تصویر خودشان را در آینه نگاه میکنند چینوچروکهایشان را میبینند و خودشان را دوست ندارند. این احساس بدی زندگیشان، احساسشان در مورد سایر افراد آینده و توانایی عشق ورزیدنشان تأثیر میگذارد (اشدون و همکاران، ۲۰۱۳).
لیلا محمدپور
[۱]. Nugget
[۲]. Nills
[۳]. Gorgean
After checking out a few of the articles on your website, I truly appreciate your way of writing a
blog. I added it to my bookmark site list and will be checking back in the near future.
Please check out my web site too and tell me your opinion.