اشعار شاعران ایران وجهان از قدیم تا کنون یکی از منابع اصلی کسب مهارتهای زندگی، آرامش درونی، دوری از منفیات و رسیدن به مفاهیم عالی زندگی بوده و هست.
در مورد کارایی شعر و درمانگری آن نیز به نقل از یکی از اساتید ادب باید گفت اگر انسان به شعر به عنوان یک آموزش در کنار لذت بردن و سرگرمی نگاه کند به آن عادت میکند و این عادت سالم و مفید میتواند در روح و روان و زندگی فردی و اجتماعی او تأثیر شایستهای داشته باشد. این مسئله مستلزم داشتن انگیزه، هدف، اراده و در کنار آن شرکت در جلسات ادبی و استفاده از تجارب صاحبان فن در این رشته است.
هنرهای هفتگانه یا هشتگانه و زندگی، رابطهای تنگاتنگ با هم دارند و این یک حقیقت ثابت شده است که هنر از زندگی زاییده میشود و بر زندگی هم اثر دارد. اگر انسان به شناخت از دنیای خود و درک درست از زندگی برسد و در برخورد با آفریدهها و پدیدههای جهان هستی با اندیشه و تعقل و احساس بنگرد این قدم اول در کشف هنر است، در ادامه اگر این هنر را با روش خود بیافریند و یا پرورش دهد و حتی استفاده کند میتوان گفت کم کم آرامش روح و روان را برای خود میطلبد.
دکتر «لی دی» در دیباچه ی کتاب شعردرمانی آورده است: «شعر، بازتاب ژرف و روانی آدمی به خلسه ها و لحظه هایی پرشور است که گه گاه دچارش می شود. شعر طریقی است که توسط آن انسان در باورپذیر کردن جهان اسرارآمیز درون و برون خویشتن می کوشد. شعر، آواز، حسرت و گریه است و گاه یکی از این هاست و بعضی وقت ها این احساس ها را در برمی گیرد. شعر باعث پیدایش ویژگی های انسانی در افراد می شود؛ چرا که عصاره ی تجربه ها و حالات خوش و ناخوش اشخاص گوناگون را به سایرین انتقال می دهد. وزن و عبارت شعر، خاصیتی دارد که هیچ چیز دیگری را نمی شود جایگزین آن ساخت. شعر تنها ابزاری است که به یاری آن می توان سایرین را به خلوت و تنهایی خویشتن راه داد. ساختار احساسی، عقلانی و جسمانی شعر چنان است که با آن می شود قلب انسان ها را لمس کرد و از احساس هایشان مطلع گردید. به واقع خواندن شعر به مفهوم تجربه ی مجدد این تجربه ها، به وسیله ی فردی است که آن ها را می خواند. شعر در حقیقت، دریچه ای است بین دو نفر که به هر جهت در اتاقی مبهم و کم نور زندگی می کنند»
همچنین بهره مندی از شعر و ادبیات در معالجه ی بیماری ها به اندازه ای پرثمر و جالب توجه است که روان شناسانی چون فروید، آدلر و یونگ هم پژوهش های کاملی درباره آن به انجام رسانده و مطالب فراوانی درباره ی خواص درمانی به رشته ی تحریر درآورده اند.
در راستای سلامت جسم نیز گفته می شود از این پس به فهرست توصیه هایی که پزشکان به بیماران قلبی می کنند، باید گذشته از رعایت برنامه ی مناسب غذایی، چیز دیگری را نیز افزود؛ و آن خواندن روزانه نیم تا یک ساعت شعر برای قلب است. یک بررسی در مجله ی بین المللی «قلب» نشان می دهد که خوانش شعرهای جالب قادر است فشار روانی شخص را از جسم و جانش بزداید و به احساسش آرامش بخشد.
بر پایه ی این مطالعه، تأثیر شعرخوانی بر تعداد ضربان قلب بررسی شده است. در پی سی دقیقه پرداختن به این عمل، شمار ضربان قلب افراد با تعداد و تنفس آنان متعادل می گردد و این اثر حتی تا پانزده دقیقه بعد از پایان شعرخوانی هم ادامه می یابد. پس نباید از یاد برد که شعر حفظ کردن دانش آموزان در آینده جهت پیش گیری از امراض قلبی و زدودن فشارهای روحی آتی آنان، بی ثمر نخواهد بود.
در این میان اشعار کلاسیک منبع بسیار مفیدی برای افراد هستند؛ اشعار شاعرانی چون حافظ، مولانا، سعدی، فردوسی، عطار و ..در جلسات مشاوره و درمان معمولاً شعرخوانی درمانگر در انتقال عاطفه شعری و برانگیختن احساسات مخاطب، اثرگذار است. در هنگام خواندن شعر، تأکید بر موسیقی شعر و تکیههای کلامی آن احساس آرامشی را در فرد به وجود میآورد.
در کل به نظر میرسند انسانها بهطور ناخودآگاه از شعر لذت میبرند، حتی اگر همیشه معنای آن را نفهمند.
https://www.aparat.com/v/ecZ1M/
لیلی لیلی
مجید وحید
دید مجنون را یکی صحرا نورد
در میان بادیه بنشسته فرد
ساخته بر ریگ ز انگشتان قلم
می زند حرفی به دست خود رقم
گفت ای مفتون شیدا چیست این
می نویسی نامه سوی کیست این
هر چه خواهی در سوادش رنج برد
تیغ صرصر خواهدش حالی سترد
کی به لوح ریگ باقی ماندش
تا کسی دیگر پس از تو خواندش
گفت شرح حسن لیلی می دهم
خاطر خود را تسلی می دهم
می نویسم نامش اول وز قفا
می نگارم نامه عشق و وفا
نیست جز نامی ازو در دست من
زان بلندی یافت قدر پست من
ناچشیده جرعه ای از جام او
عشقبازی می کنم با نام او