می گن خواهینشویرسوا همرنگجماعتشو
ولیقرآنچیزدیگہ ای میگہ :
أڪثرالناسﻻﻳﻌﻠﻤﻮﻥ👈 بیشترمردم نمی دانند
اڪثرالناسﻻﻳﺸڪﺮﻭﻥ👈 بیشترمردمناسپاساند
أڪثرالناسﻻﻳﺆﻣﻨﻮﻥ👈 بیشترمردمایماننمیآورند
اڪثرهمﻓﺎﺳﻘﻮﻥ👈 بیشترشانگناهڪارند
أڪثرهمﻳﺠھﻠﻮﻥ👈 بیشترشاننادانند
أڪثرهمﻣﻌﺮﺿﻮﻥ👈 بیشترشاناعتراضگرند
أڪثرهمﻻﻳﻌﻘﻠﻮﻥ👈 بیشترشانتعقل نمی کنند
أڪثرهمﻻﻳﺴﻤﻌﻮﻥ👈 بیشترشانناشنوایاند
ﻭﻗﻠﻴﻞﻣﻦﻋﺒﺎﺩیﺍﻟﺸڪﻮﺭ👈 وکماندبندگانشاڪر
ﻭﻣﺎﺁﻣﻦمعہاﻻﻗﻠﻴﻞ👈 وجزاندڪیایماننمیآورند
پسنہتنھا اڪثریتنشانہحقانیتنیست
بلڪہدرموارد زیادی، اڪثریتبرخلافمعیارهایالھی
رفتارمیڪنند.
*****
هر انسان دردمند و بیدارى در هر زمان و جامعه اى، در پى شناخت حق و باطل است تا بتواند راه حق را برگزیند و به سعادت و رستگارى نایل آید.حضرت على علیه السلام مى فرماید: «براى هر حقى باطلى نیز قرار داده اند. » و در عبارت دیگرى از «حق و باطل» چنین یاد مى کنند: «دایره حق در توصیف و بیان، از هر چیزى وسیع تر است، ولى به هنگام عمل از روى انصاف، مجال آن از همه چیز تنگ تر و کم وسعت تر است. » على علیه السلام در این عبارات مى فهماند که در تعریف لفظى از «حق» ، هر کس به اندازه وسع خود با زیباترین واژه ها به توصیف آن مىپردازد، ولى اینها جز تعریف لفظى چیز دیگرى نیست و اصل «حق» وقتى معنا مىشود که از سر انصاف و عمل به آن نگاه کنیم. مولاعلیه السلام در کلام کوتاه دیگرى به زیباترین وجه از «حق و باطل» یاد مى کند: «حق سنگین، اما گواراست و باطل سبک، اما بلاخیز و مرگ آور» .
(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۴ / خطبه ۲۱۶ / حکمت ۳۶۸ )
آمیخته شدن حق و باطل
حضرت امیرعلیه السلام در مورد خوارج فرمودند: «آنان سخن حقى را مستمسک قرار داده، از آن اراده باطل مى کنند. » این حالت، دیگران را به اشتباه مى اندازد و تشخیص حق از باطل در این حالت بسیار سخت است; زیرا حق با باطل آمیخته شده است. آن حضرت در خطبه ۵۰ به طور مفصل و عالمانه، به این موضوع اشاره کرده اند: «آغاز پیدایش فتنه ها، همان پیروى از هوسهاى آلوده و احکام و قوانین مجعول و اختراعى است; احکامى که با کتاب خدا مخالفت دارد و جمعى بر خلاف حق و دین حق، به حمایت از آن برمى خیزند. اگر باطل از حق کاملا جدا مىشد، راه حق براى جوینده آن پوشیده نمى ماند واگر حق در میان باطل پنهان نمى شد، دشمنان نمى توانستند از آن بدگویى کنند، اما قسمتى از حق و بخشى از باطل را مى گیرند و به هم مى آمیزند. اینجاست که شیطان بر دوستان خود چیره مى شود و تنها آنان که مورد رحمت خدا بوده اند، نجات مى یابند. » آرى، چنان حق و باطل آمیخته مى شود که مى فرماید: «آگاه باشید، به زودى پس از من زمانى فرا خواهد رسید که چیزى پنهان تر از حق و آشکارتر از باطل نخواهد بود. »
بدترین فساد در یک جامعه، پیدایش امور شبهه ناک (آمیختگى حق و باطل) است که موجب گسترش فساد و فتنه مى شود و در نتیجه، سخت ترین مانع حق نیز مى شود; زیرا قدرت تشخیص حق را از باطل از انسان سلب مى کند: «به زودى همه امور بر این امت مشتبه مى شود و فتنه و فساد در میان آنان گسترش مى یابد تا آنجا که حق را از باطل تشخیص نمى دهند و به سختى در فتنه ها فرو مى روند. » (نهج البلاغه خطبه ۴۰/ خطبه ۵۰ / خطبه ۱۴۷ / خطبه ۱۶۴ )
……..