پرخاشگری به هرگونه رفتار معطوف به هدف آسیب رساندن یا مجروح کردن موجودی دیگر که بهمنظور اجتناب از رفتاری مشابه برانگیخته میشود، اطلاق میگردد. پرخاشگری تلویحاً بهقصد آسیب رساندن نیز دلالت میکند، که این قصد را باید از اتفاقات قبل و بعد از عمل پرخاشگرانه استنباط نمود. پرخاشگری و خشونت ممکن است در بسیاری از موقعیتهای بالینی، از مسمومیت با الکل و سایر موارد و اختلالات شناختی گرفته تا کودکآزاری و اعمال ضداجتماعی مزمن مشاهده شود. گفته میشود خشونت زمانی روی میدهد که تعادل بین تکانهها (رفتار ناگهانی و غیرقابلکنترل) و کنترل درونی درهم میشکند. شخص ممکن است افکار یا تخیلات خشونت داشته باشد اما تا زمانی که کنترل خود را از دست ندهد، افکار تبدیل به عمل نمیگردند. هرگونه شرایطی که افزایش تکانههای پرخاشگری را در زمینهی کنترل فراهم نماید ممکن است به بروز مشکلات منجر شود. موقعیتهایی که در آنها ترکیبی از این عوامل ممکن است مشاهده شود، و مشتمل بر حالات سمی و عضوی، ناتوانیهای رشدی، روانپریشی آشکار و اختلال سلوک، استدلالهای شکننده روانشناختی و محیطی میباشد (تاجداری، ۱۳۹۱)……..
