بگذارید اندر کوچه پس کوچه های غیرت و مردانگی اقوام لر و بختیاری گذری داشته باشیم،آنجا که زنان ایل در پاسداری از کیان و سرزمین مان، مرد تر از مرد ،شرافتمندانه و شجاعانه وارد میدان می شوند!!
از بی بی مریم و سردار اسعد و علی مردان چه می دانیم؟!
بیبیمریم بختیاری دختر حسین قلی خان ایلخانی، خواهر علی قلی خان سردار اسعد و مادر علیمردان خان بختیاری، محمدعلیخان و مصطفیقلیخان (فرزند فتحاللهخان) بود.[نیازمند منبع] او از زنان مبارزعصر مشروطیت است.
♦️زندگی نامه:
او از زنان تحصیل کرده و روشنفکر عصر بود و به طرفداری ازحقوق زنان و آزادی خواهانِ جنبشِ مشروطه برخاست. وی به دلیل زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون همسر و جانشینِ خان بود عدهای سوار در اختیار داشت و در مواقع ضروری به یاری مشروطه خواهان میپرداخت.
♦️نقش بیبیمریم در فتح تهران:
بیبیمریم، یکی از مشوقین اصلی سردار اسعد بختیاری برای فتح تهران محسوب میشد. وی طی نامه ها و تلگراف های مختلف بین سران ایل و سخنرانی های مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه بااستبداد صغیر (استبداد محمدعلی شاهی) آماده میکرد و همواره، به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی عصر قاجارمطرح بودهاست.
بیبیمریم بختیاری، قبل از فتح تهران، مخفیانه با عدهای سوار واردتهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد. به مجرد حمله سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را -که مشرف به میدان بهارستان بود- سنگربندی نمود و با عدهای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقها مشغول جنگ شد.
او شخصاً تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت، به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد.
♦️حمایت از آزادیخواهان مشروطه:
منزل او مأمن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه بود. به طوری که هنگام فتح اصفهان توسط روسها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ دافر سابق آلمان، به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود، تا اینکه پس از شکست بختیاریها از روسها و کشته شدن ۵۸ نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا به برلن رفت.
به پاس حمایتهای سرسختانه، بیبیمریم از ویلهلم دوم (امپراتور آلمان) کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را، که مهمترین نشان دولت آلمان بود برای او فرستاد و وی تنها زنی بود که در دنیا توانست به دریافت این نشان نائل آید.[نیازمند منبع] جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیسها در طی قرارداد ۱۹۱۹ و کودتای ۱۲۹۹ همچنان ادامه یافت به طوری که دکتر محمد مصدق، حاکم فارس در زمان کودتای ۱۲۹۹، پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان بی بی مریم بود.[نیازمند منبع]
ترانه بی مریم
♦️حکایت بی بی مریم
? برگرفته از کتاب “بی بی مریم بختیاری از نگاه غرب”
(در حال انتشار)
✍ اثر حسن آسترکی
اقوام خاورمیانه تنها زمانی توجه محققان را جلب کردهاند که رویکردشان بر دولتهای ملی این جغرافیا تأثیر گذاشته باشد؛ در غیر این صورت، تاریخ آنها به طور کلی نادیده گرفته شده است.
این امر درخصوص نقش زنان این اقوام در سیاست دولتها بیشتر است؛ تا آنجا که محققان تمایل دارند که رفتار زنان را به عنوان پس زمینههای خویشاوندان آنها بحث کنند و بهتر میدانند که اهمیت اقدامات آنها را انکار نمایند.
شاید بختیاری یکی از مشهورترین اقوام ایران باشد. آنها تا همین اواخر با گله و رمه خود دو بار در سال از سکونتگاههای تابستانی خود در درّههای سرد واقع در حوالی کوهستان غرب اصفهان به زمینهای چمنزار زمستانی خود در #خوزستان و در آن سوی کوهستان #زاگرس مهاجرت میکردند. مهاجرت فصلی آنها در شعاع بیش از دویست مایل [۳۲۰ کیلومتر] پوشش داده میشد. برجستهترین شخصیتهای معاصر بختیاری عبارتند از #ملکه_ثریا، همسر شاه [#محمدرضاشاه_پهلوی] و #شاپور_بختیار، آخرین نخست وزیر وی.
شرح زندگی بیبی مریم در اوایل قرن بیستم، یک پنجره را در دنیای در حال تغییر زنان نخبۀ بختیاری فراهم میکند. بیبی مریم، دختر ایلخان یا حاکم بزرگ [بختیاری] است؛ او در سیاستهای ضد بریتانیا در ایران و در دوران جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد و در برابر دولت قاجار و رهبران پیشرو بختیاری نیز مقاومت نمود.
او ویلهلم واسموس “لارنس آلمان” را به سرزمینهای بختیاری هدایت کرد و تقابل با بریتانیا که در حال دفاع از میدانهای نفتی تازه کشف شده خود در خوزستان بود را رهبری نمود. در عین حال این موضوع کمی مضحک به نظر میرسد که شناخت از #بیبی_مریم_بختیاری کم بوده و حقایق فراتر از این است.
در واکنش به تحول جامعۀ بختیاری در دهههای گذشته، نقش زنان قدرتمند مشهور به “بی بی” به شدت تغییر یافته است. در قرن نوزدهم میلادی، خانها املاک وسیعی به دست آوردند و به بازیهای سیاسی ملی کشیده شدند؛ همسران خود را ترک نمودند و در این شرایط بیبیها محکوم به مدیریت امورشان شدند. این کار به آنها ذوق داد تا تولید فرش را سازماندهی نمایند و خودشان وارد تجارت شوند. بیبیها شروع به ارتقاء به موقعیتهای بالا نمودند و اغلبشان در تضاد با مردان قوم خود قرار گرفتند. نقش بیبی مریم در مأموریت واسموس یک نمونه از این روند است.
داستان بیبی مریم با مفاهیم تقسیمبندی جنسیتی کار در [عشایر] :خاورمیانه درگیر میشود که در آن نقش عمومی مردان در مقابل فعالیتهای زنان در حوزۀ خانواده است.
در سال ۱۹۱۶ م، در اوج جنگ جهانی اول، یک سرباز #عثمانی، ژاندارمهای تازه مسلمان سوئدی و ملی گرایان ایرانی مأمور شدند تا سفر خطرناکی از #اهواز تا #اصفهان را آغاز نمایند. رهبری این گروه بر عهدۀ #ویلهلم_واسموس افسر آلمانی قرار داشت که بعدها بعنوان “لارنس آلمان” شناخته شد. مأموریت آنها این بود که مسیر دسترسی به چاههای نفتی که اخیراً توسط بریتانیا در سرزمین بختیاری کشف شده بود را از شرق این منطقه یعنی از اصفهان، تحت کنترل قرار دهند.
واسموس و مردانش توانستند مخفیانه از این منطقه عبور کنند؛ چراکه آنها توسط بیبی مریم دختر حاکم بزرگ بختیاری، #حسین_قلی_خان، هدایت شده بودند.
بی بی مریم در شرایطی به مخالفت با خوانین طرفدار بریتانیا پرداخت که دولت #قاجار نیز دستور داده بود هر کسی که با #بریتانیا و #شوروی مخالفت مصلحانه نماید، دستگیر شود و اموال و داراییهای شخصی او به فروش برسد. در واقع، بهرهبرداری بی بی مریم از این خواستۀ بزرگ، نیاز به یک قدرت شخصی داشت.
برای دانستن اینکه چرا یک بیبی بختیاری (دختر یک خان یا رئیس ایل) در این مأموریت مخفی خطرناک مشارکت کرد, کتاب بی بی مریم از نگاه غرب را خواهیم خواند.
@BakhtiariResearch
کانال پژوهشکده قوم بختیاری
https://telegram.me/pajuheshkadeh