آلکسی تایمیا چیست؟
پدرم دلواپس آینده برادرم است!
اما حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بخندند.
برادرم نگران فشار کاری پدرم است!؟
اما حتی یکبار هم نشده خواستههایش را به تعویق بیندازد تا پدر برای مدتی احساس راحتی کند.
مادرم با فکر خوشبختی من خوابش نمیبرد اما حتی یکبار هم نشده که با من در مورد خوشبختیام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال میکند؟
من با فکر رنج و سختی مادرم از خواب بیدار میشوم، اما حتی یکبار نشده که دستش را بگیرم با او به سینما بروم، باهم تخمه بشکنیم، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم.
روانشناسان به این حالت آلکسی تایمیا( یعنی فقر کلمات در بیان احساسات میگویند.)
در فرهنگ ما این مریضی یک رسم مرسوم است! احساساتت را پنهان کن و نشان نده …
از یک طرف در خلوت خود، دلمان برای این و آن تنگ میشود، از طرف دیگر وقتی به هم میرسیم انگارکه لال مانی میگیریم! انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهانمان را بسته تا مبادا چیزی در مورد دلتنگیمان بگوییم!
تکلیفمان را با خودمان روشن نمیکنیم . یکدیگررا دوست میداریم اما آنقدر شهامت نداریم که دوست داشتنمان را ابراز کنیم!
ما آدمهای فقیری هستیم!
البته فقیری که در کلماتش احساسات را پنهان میکند.
آنقدر در بیان احساساتمان آلکسیتایمیک (فقیر در بیان احساسات و ابراز علاقه) هستیم که صبر میکنیم تا وقتی عزیزی از دست رفت، آنوقت تا آخر عمر برایش شعر بگوییم.
از یک جا به بعد باید این سکوت خطرناک را شکست و راه افتاد.
از یک جا به بعد باید پدر به پسرش بگوید که چقدر دوستش دارد.
از یک جا به بعد باید پسر دست پدر را بگیرد و با هم قدم بزنند.
از یک جا به بعد باید مادر پسرش را به یک شام دونفره دعوت کند.
از یک جا به بعد باید پسر در گوش مادرش بگوید: چقدر خوب است که تورا دارم.
از یک جا به بعد باید کسی که دوستش داریم بداند که چقدر با بودنش حال ما را خوب کرده است.
و چه خوب است،
از یک جا به بعد،
همینجا باشد!
از همین جا که این نوشته تمام شد …❤️
اما در جهت مطالعه بیشتر:
…. آلکسی تایمیا یا نارسایی هیجانی به
عنوان یک پدیده ی هیجانی شناختی به اختلال خاص در کارکرد روانی اطلاق میشود که در نتیجه ی فرآیند بازداری خودکار اطلاعات و احساسات هیجانی به وجود میآید. برخی محققان اختلال در سیستم لیمبیک، جانبی شدن نابهنجار مغز و یا اشکال در کارآمدی ارتباط بین نیم کرهای را در ایجاد آن موثر دانستهاند . اما آلکسی تایمیا در ویرایش چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی به
عنوان یک اختلال روانی طبقه بندی نشده بلکه ویژگی
ای است که از شخصی به شخص دیگر از لحاظ شدت متفاوت می
باشد .
ویژگیهای اصلی آلکسی تایمیا عبارت اند از: ناتوانی در بازشناسی و توصیف کلامی هیجانهای شخصی، فقر شدید تفکر نمادین که آشکارسازی بازخوردها، احساس، تمایل و سائق ها را محدود می
کند، ناتوانی در به کارگیری احساسات به
عنوان علایم مشکلات هیجانی، تفکر انتفاعی در مورد واقعیتهای کم اهمیت بیرونی، کاهش یادآوری رویاها، دشواری در تمایز بین حالتهای هیجانی و حسهای بدنی، قیافه ی خشک و رسمی، فقدان جلوه های عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خودآگاهی ….
مطالعه کامل مقاله در لینک ذیل:
I was looking through some of your articles on this internet site and I conceive this site is really informative! Keep on putting up.
اختلال Alexithymia این چیزی که در ابتدای متن به آن اشاره کردید نیست. بلکه نوعی اختلال و ناتوانی در درک, تشخیص و توصیف بیانی هیجانات است, همانطور که اشاره شد برخی محققین علت آن را حتی اشکال در فیزیولوژی مغزی میدانند نه اینکه فرد بدلیل غرور و یا فرهنگ غالب در جامعه نخواهد احساسات و هیجاناتش را بروز دهد.
ضمن سپاس از طرح دیدگاه و نقل گفتار وزین تان گفتنی ست، ضمیمه نمودن هر نوع متن ادبی، تصویر، فایل صوتی و … الزاما به معنای تتمیم و تکمیل موضوع مورد نظر نیست، ولو این که در برق نگاه اولیه، چنین برداشتی حادث شود…!!